کتابداری تطبیقی
کتابداری تطبیقی یا همسنجشی، رشتهای از کتابداری و علوم اطلاع رسانی است که در آن تعدادی از نظامها – ساختارها و تکنیکها به منظور جایگزین کردن برخی مشخصات خاص در یک قالب خاص قابل تعمیم، بررسی میشود. در واقع اصطلاح کتابداری تطبیقی، اصطلاح نسبتاً جدیدی است (سیمسووا، ۱۳۷۱). با وجود این، مطالعاتی را که میتوان این اصطلاح را به آنها اطلاق نمود از پیشتر نیز وجود داشتهاست.از قدیمیترین تعاریف برای کتابداری تطبیقی میتوان به تعریف چیس دین اشاره کرد او میگوید: «کتابداری تطبیقی مطالعه پیشرفت کتابخانه در کشورهای مختلف است تا مشخص شود کدام پیشرفتها قرین موفقیت بوده و در جای دیگر قابل تقلید است. بنابراین این مطالعه (مطالعه تطبیقی) آزمون فلسفهها و سیاستهای کتابداری در مقیاسی بینالمللی است…پس این تنها کتابداری است که میتواند کتابخانهها را به هم ارتباط دهد» یکی دیگر از صاحب نظران جکسون است که تعریف رو به رو را ارائه میدهد: «کتابداری تطبیقی رشتهای مطالعهای است که به تطبیق نظریه و عمل کتابداری در کشورهای مختلف میپردازد و هدف آن عمق بخشیدن و وسعت دادن به درک مسائل فراملی است.» (سیمسووا، ۱۳۶۱). در ادبیات حرفهای کتابداری مقصود از کتابداری تطبیقی مطالعه، تدریس و تحقیق در رئوس مطالب مراکز آموزش کتابداری و توجه به توسعه بیش از پیش اهداف آن از طریق روششناسی است. کتابداری تطبیقی نیز نظیر سایر علوم به مشاهده و آزمایش ارزش زیادی میدهد و همواره هدفهای پراگماتیک (ماده گرا) را دنبال میکند که از آن جملهاند: ۱- تنظیم خط مشی برای برنامههای کتابخانههای جدید در داخل یا خارج از کشور. ۲- آنالیز انتقادی و حل مسائل جامع کتابخانه. ۳- تسهیل مبادله مواد کتابخانه و اطلاعات بین کشورهای مختلف. ۴- تقویت پایههای آموزش و کارعملی برای دانشجویان خودی و خارجی (سیمسووا، ۱۳۷۱). در نهایت یکی از رسمیترین تعاریف برای کتابداری تطبیقی جملهای از موسسه برنامههای آموزش کتابداری در سطح جهانی است که میگوید: «کتابداری تطبیقی شامل بررسی یک یا چند جنبه از نظریه کتابداری و عمل یا تأثیر آن در دو یا چند جامعه یا ناحیه جغرافیایی است.» (سیمسووا، ۱۳۶۱).
تاریخچه کتابداری تطبیقی
این اصطلاح را نخستین بار چیس دین با انتشار دو مقاله در سال ۱۹۵۴ بر مبنای تجربیاتی که از یک بررسی گروهی در دانشگاه شیکاگو به دست آورده بود به کار گرفت. تا ده سال بعد این اصطلاح در هیچ نوشتهای به کار نرفت تا اینکه در سال ۱۹۶۴ آقای فاسکت (از دیگر صاحب نظران در حوزه کتابداری تطبیقی) طی نطقی که در دانشگاه میشیگان میکرد باز به موضوع کتابداری تطبیقی پرداخت (سیمسووا، ۱۳۶۱).